🔷مقاله انگیزشی🔷

از زندگی خسته شدم! شما با شنیدن این عبارت چقدر تعجب میکنید؟ اصلاً چنین جملهای چقدر به گوشتان آشناست؟ بیشک همه ما ممکن است بارها در طول زندگی خود به این موضوع اشاره کرده باشیم که از وضع موجود خسته و ناراضی هستیم. به هر حال همه ما آدمهایی هستیم با ظرفیتهایی مشخص که در مواجهه با مشکلات و سختیهای متعدد ممکن است خسته و فرسوده شویم. به خصوص در دنیایی که همه در حال نمایش موفقیتها و دستاوردهای خود هستند. دنیایی پر از مشکلات اقتصادی و اجتماعی که مسیر دستیابی به اهداف را برای آدمها ناهموار و سخت کردهاند. دنیایی که تشخیص ارزشهای واقعی در آن به شدت سخت شده و ما را با انواع اخبار بد و سرسامآور محاصره کرده است. با این حساب، خیلی هم دور از ذهن نیست اگر بگوییم “از زندگی خسته شدم”!
بررسی مفهوم خسته شدن از زندگی
“از زندگی خسته شدم” لفظ پرتکراریست که همه ما بارها در موقعیتهای مختلف از آن استفاده کردهایم. وقتی چکمان برگشت خورده، وقتی در پروژه کاری خود شکست خوردهایم، وقتی آزمون ورودی به دانشگاه مورد علاقهمان را قبول نشدهایم، وقتی در رابطه عاطفی خود به بن بست رسیدهایم، وقتی وضعیت مالی خوبی نداریم و… اما نکته مهمی که وجود دارد این است که سطح و اندازه این خستگی را بررسی کنیم. گاهی اوقات وقتی کسی میگوید “از زندگی خسته شدم”، در اعماق ذهنش به دنبال راهی برای رهایی از این زندگی میگردد! ما باید حواسمان باشد به این مرحله نرسیم.
چرا از زندگی خسته شدم؟
سؤال بعدی که باید مطرح شود این است که دلیل این خستگی چیست؟ زندگی آدمها ممکن است از جهات مختلف زیادی خسته کننده شود. مثلاً ممکن است به شغل خود علاقه نداشته باشید و محیط کاری عذابآوری داشته باشید؛ ممکن است درگیر یک روتین تکراری نامناسب شده و از این حجم یکنواختی عصبانی باشید. یا در زندگی زناشویی خود دچار مشکلاتی شده و رابطه عاطفیتان خراب شده باشد و هزاران دلیل دیگر که میتواند شما را از زندگی خسته کند! بله، حق دارید بگویید “از زندگی خسته شدم”؛ اما نباید تسلیم شوید. چون ممکن است در نهایت منجر به افسردگی و اختلالات روانی دیگر شود.
در ادامه قرار است دلایل خستگی از زندگی را با یکدیگر مرور کنیم:
روتین نامناسب
فردی که بدون هیچ تفریح و سرگرمی دائم مشغول کار و انجام کارهای روزمره باشد، در دراز مدت از زندگی و وضعیت خود خسته میشود. برای اینکه زندگی شاد و رضایتبخشی داشته باشیم، باید کمی تنوع و تفریح به آن تزریق کنیم. بعد از اتمام یک روز کاری به ملاقات دوستانمان رفته و اندازه یک قهوه یا چای در کنارشان باشیم. بخشی از هفته خود را به ورزش اختصاص داده و برای کارهایمان برنامهریزی کنیم. آخر هفتهها به جای خانه ماندن کمی تفریح کرده و به میهمانی برویم. به ظاهر خود رسیده و بخشی از درآمدمان را صرف لباس، لوازم آرایشی و بهداشتی و… کنیم. در غیر این صورت گرفتار یک روتین نامناسب شده و در نهایت ممکن است به خودمان آمده و بگوییم از زندگی خسته شدم!
تغذیه نامناسب، استراحت کم
وقتی از تغذیه مناسب حرف میزنیم، منظورمان این نیست که یک رژیم غذایی خاص داشته باشید. فقط باید حواستان باشد که از همه چیز به اندازه کافی مصرف کنید، همین! برای مثال فردی که همیشه درگیر غذا درست کردن در خانه و خوردن خوراکیهای سالم است، ممکن است یک جایی خسته شده و دلش تنوع بخواهد. از طرف دیگر فردی که دائم در حال غذا خوردن بیرون خانه و مصرف خوراکیهای فستفودی است، دیگر لذت رفتن به یک رستوران و سفارش یک غذای خاص برایش جذابیتی ندارد!
علاوه بر تغذیه نامناسب، استراحت کم هم ممکن است در نهایت ما را به جایی برساند که بگوییم “از زندگی خسته شدم”! اینکه دائم مشغول کار کردن، درس خواندن و انجام فعالیتهای روزمره باشید، ذهن و روحتان را خسته میکند. بدن شما برای اینکه بتواند بستر مناسبی برای روحتان باشد، به استراحت نیاز دارد؛ پس آن را از او دریغ نکنید!
المانهای زندگی مدرن
متخصصان و کارشناسان زیادی وجود دارند که معتقدند زندگی مدرن و صنعتی در نهایت چیزی جز احساس ملال و خستگی برای انسانها به همراه نخواهد داشت. تکنولوژی و فناوریهای مدرن این روزها باعث شده تا آدمها شبیه به ربات شوند. رباتهایی که صبح تا شب باید کار کنند تا پول در بیاورند و شب تا صبح بخوابند تا مجدداً توانایی کار کردن داشته باشند. روتینهای تکراری و اجباری در زندگی انسان امروز باعث شده تا هیچ وقت فرصت رشد، تغییر و توسعه نداشته باشند و در منجلاب روزمرگی فرو بروند.
مشکلات مالی
مگر میشود تأثیر پول و رفاه را بر روحیه انسان انکار کرد؟ همه ما کار میکنیم تا ثروتمند شویم و بعد زندگی مرفهی که آرزویش را داریم برای خودمان بسازیم. این موضوع در حالیست که در چند دهه اخیر، بحرانهای اقتصادی و مشکلات مالی در قشرهای مختلف جامعه به حداکثر خود رسیدهاند. طبقه متوسط کمکم در حال از بین رفتن بوده و آدمها به دو قشر ثروتمند و فقیر تقسیم میشوند. همین موضوع به تنهایی میتواند دلیلی کافی و محکمی برای این باشد که بنشینیم و در حالی که نای ادامه دادن نداریم بگوییم که “از زندگی خسته شدم”!
برای فرار از این وضع باید به دنبال یک راه نجات باشید. بارهای اضافه را از روی دوش خود برداشته و توقعات بیجا از خودتان نداشته باشید. دست از مقایسه خود با دیگران بردارید و فقط به فکر راهی برای پیشرفت باشید. خبر خوب اینکه “دوره جامع ماموریت” سرکار خانم مریم مبارکی میتواند کمک کننده خوبی در این مسیر باشد. به کمک محتوای این دوره میتوانید با خودشناسی و خودسازی بهتر، مسیر ساخت برند شخصی خود را پیش گرفته و زندگی شغلی خود را توسعه دهید.
مشکلات عاطفی
یکی دیگر از مواردی که افراد را به جمله معروف “از زندگی خسته شدم” میرساند، مشکلات عاطفی است. شکست در رابطه عاطفی، نداشتن تفاهم با شریک عاطفی، داشتن یک رابطه سمی، نداشتن سواد عاطفی، رفتارهای کودکانه در رابطه، نداشتن حس گذشت، نرسیدن به بلوغ عاطفی و… جزو مواردی هستند که در نهایت آدمها را از زندگی مشترکشان خسته میکند. لازم به ذکر است که دوره سواد عاطفی“دوره عشق هوشمندانه” سرکار خانم مریم مبارکی میتواند راهنمای خوبی برای ساخت یک رابطه عاشقانه موفق باشد.
چطور با احساس خسته شدن از زندگی مقابله کنیم؟
وقتی در ذهنمان مدام این جمله تکرار میشود که “از زندگی خسته شدم”، یعنی یک جای کار میلنگد. یعنی باید دست به کار شده و به دنبال راهی برای غلبه بر این خستگی باشیم. در ادامه به چند مورد از تکنیکهایی که در مواقع خسته شدن از زندگی به کارمان میآیند اشاره خواهیم کرد:
فراموش نکنید که جهان هستی قرار نیست سرشار از عدل و عدالت باشد؛ پس خودتان باید برای دستیابی به حق خود تلاش کنید.
خود را مستحق رنج و عذاب ندانید، شما لایق بهترین لحظات هستید.
به خودتان یادآوری کنید که تمام تلاشتان را کردهاید.
فکر نکنید هرچه بیشتر کار کنید، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت؛ شما به تفریح و استراحت نیز نیاز خواهید داشت.
فکر کردن بیش از حد، نشخوار ذهنی، خودگویی منفی و گفتگوهای درونی خود را متوقف کرده و کمی ذهنتان را رها کنید.
بین کار و تفریح در زندگی تعادل خوبی برقرار کنید.
خود را اولویت قرار دهید.
انجام تمرینات ورزشی سبک، مدیتیشن، یوگا، پیادهروی و… را تا حد ممکن در برنامه هفتگی خود بگنجانید.
خواب خود را تنظیم کرده و تغذیه مناسبی داشته باشید.
اهداف خود را به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کرده و بعد برای دستیابی به آنها برنامهریزی کنید.
دایره ارتباطات خود را گسترش دهید.
اوقات بیشتری را با دوستان خود بگذرانید.
از آدمهای سمی دوری کنید.
آدمها، کارها و موقعیتهای الهام بخش خود را پیدا کنید.
کمالگرایی را کنار گذاشته و به خودتان سخت نگیرید.
در نهایت…
همه انسانها به طور ذاتی به سمت احساسات و افکار منفی گرایش بیشتری دارند. برای همین است که اگر از شیوع این انرژیهای منفی در جسم و روح خود جلوگیری نکنید، ممکن است تمام وجودتان را تیره و تار کند. پس اگر احساس کردید که جمله “از زندگی خسته شدم” و عبارات مشابه آن را بیش از حد تکرار میکنید، بهتر است هرچه سریعتر به دنبال راهی برای مقابله با این خستگی باشید. احساس ما به زندگی رابطه مستقیمی با آنچه تجربه میکنیم خواهد داشت. پس اگر به دنبال دستیابی به موفقیتهای بزرگ و تجربه یک زندگی لذتبخش هستید، باید احساس، افکار و انرژی درونیتان را اصلاح کنید.
در این وبلاگ مطالب مهم مشاورهی تحصیلی، اخبار و اطلاعیههای کنکور سراسری، دربارهی بنیاد علمی و آموزشی شفیعی و استاد علیرضا شفیعی، مقالات تربیتی_تحصیلی_انگیزشی و روانشناسی، دلنوشتههای مربوط به دانشآموزان بنیاد علمی و آموزشی شفیعی و کتابهای ارزنده معرفی و ارائه خواهد شد.