🔷مقاله روانشناسی🔷
تفاوت خودخواهی و خود دوستی
خودخواه هستید یا خود دوست؟ وقتی کسی تنها به خواستهها و نیازهای خودش توجه می کند، در حالی که بقیه را نادیده میگیرد، آدم خود خواهی است. فرد خود خواه از دید بقیه، بیتفاوت، مغرور و فرصت طلب شناخته میشود. به همین خاطر معمولاً فرد خود خواه نمیتواند با بقیه ارتباط برقرار کند. درصورتی که شما هم در روابط خود، با افرادی مواجه شدید که نگاه از بالا به پایین به بقیه دارند و خودشان را تافته جدا بافته میدانند. مطالعه این مقاله را از دست ندهید. چون هنوز نمی دانید این رفتار اخلاقی خود خواهی یا خود دوستی است؟ به همین خاطر در این مقاله میخواهیم درباره تفاوت خودخواهی و خود دوستی با شما صحبت کنیم.
یادتان باشد که شما باید خودتان را دوست داشته و به خودتان عشق بورزید، در غیر این صورت در طولانی مدت تأثیر منفی روی روان خود میگذارید. دوست داشتن خودتان، موجب اعتماد به نفس در شما میشود. و قدرت ریسکپذیری و لذت بردن از زندگی را بالا میبرد. در صورتی که مهارتهای خود دوستی را بلد نباشید، بدون شک از زندگی خود راضی نخواهید بود. این در حالی است که مهارت خود دوستی و عشق به خویش میتواند یک زندگی سرشار از معنی و موهبت برای شما بسازد. پس برای به وجود آوردن تغییرات مثبت در زندگی و بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس وجودی در این مقاله با ما همراه باشید. ما در این مقاله ابتدا دو مفهوم خودخواهی و خوددوستی را تعریف کرده، نشانههای آنها را مرور میکنیم و در نهایت تفاوت خودخواهی و خود دوستی را با هم مقایسه میکنیم.
خود خواهی چیست؟
در نگاه غلط بسیاری از مردم، آدم خود خواه و مغرور همان فرد دارای اعتماد و عزت نفس قوی است. در صورتی که فردی که از اعتماد به نفس و عزت نفس کافی برخوردار است، خودش را به خوبی شناخته و در زندگی خود تعادل ایجاد میکند. اما فرد خودخواه تنها برای خودش احترام و ارزش قانل است. از بقیه چشم پوشی میکند و خودش را یک سر و گردن از بقیه بالاتر میبیند. پس در تفاوت خودخواهی و خود دوستی دقت کافی به خرج دهید تا این دو مقوله را به درستی از هم تشخیص دهید. فکر نکنید کسی که خودش را دوست دارد، پس حتماً زیادی مغرور است و آدم خود خواهی محسوب میشود.
جالب است بدانید فرد خودخواه فکر میکند از قبل همه چیز را میداند. این در حالی است که در تصور او اگر چیزی از سایرین یاد بگیرد، از ارزش و اعتبار او کم میشود. چون خودش را با استعدادترین، تواناترین و آگاهترین فرد در هر جمعی میبیند. به نحوی که استعدادها و تواناییهای دیگران را زیر سؤال میبرد. آنها فکر میکنند در صورت کمک از دیگران فردی ضعیف و کوچک هستند که از عهده چالشهای خود بر نمیآیند. به همین خاطر وقتی با آنها معاشرت میکنید، بیشتر حرف های آنها حول محور خودشان میگردد و دوست دارند دائماً درباره خودشان حرف بزنند، تا حس برتری و بالا بودن نسبت به بقیه را در وجودشان بالا نگه دارند.
افراد خودخواه به زیباییهای خود میبالند و دوست دارند مدام مورد تحسین و تعریف بقیه قرار بگیرند. چون احساس ارزشمندی آنها در گرو تائید دیگران است. پس در صورتی که با صدای بلند، فردی از جمع را به سخره گرفتند، تعجب نکنید. زیرا آنها دوست دارند از همه نظر نسبت به بقیه سرتر باشند. به همین خاطر دوستان کمی دارند و در ارتباطهای خود دچار مشکل میشوند. پس در صورتی که با فردی معاشرت میکنید که از شما تحت هیچ شرایطی قدردانی نمیکند و کارهای شما را کوچک و بیارزش جلوه می دهد، احتمالا با فرد خواهی طرف هستید که خودش را همه چیزدان و بسیار برتر میداند.
خود دوستی چیست؟
خود دوستی به معنای این است که برای خودتان ارزش قائل شوید. یعنی خودتان بیقید و شرط دوست داشته باشید. محبت (توجه مثبت) بیقید و شرط مفهومی است که اولین بار توسط روانشناس و محقق، کارل راجرز مطرح شد؛ منظور از این عبارت، نوعی از عشق و دوست داشتن است که به معیارهای دیگر گره نخورده باشد و شرطی نباشد. وقتی به خودتان عشق میدهید یعنی اشتباهات خودتان را میدانید، از آنها درس گرفته و بیهوده نشخوار فکری توی سرتان راه نمی اندازید. خود دوستی رابطه مستقیمی با سلامت روان دارد. کسی که خودش را دوست دارد، از خودش مراقبت میکند. فعالیت بدنی منظم مثل پیاده روی، یوگا، دوچرخه سواری و بدنسازی را در روتین زندگی خود قرار میدهد.
در تفاوت خودخواهی و خود دوستی یکی از نکات مهم میزان رضایت فرد از خودش است. یعنی کسی که خودش را دوست دارد به شناخت درستی از خودش رسیده است. عیب و نقصهای وجودی خودش را شناخته و سعی میکند نقاط قوت خود را تقویت کرده و نقاط ضعف را بازساری کند. اما فرد خودخواه فکر میکند هیچ عیب و نقضی ندارد و هیچ نیازی به تغییر و اصلاح رفتار خودش ندارد.
آدم خود دوست از خودش قدرانی میکند و توانایی خود را دست کم نمیگیرد. او به جای تمرکز روی جنبههای منفی زندگی، حسرت و آه کشیدن، روی جنبههای مثبت تمرکز کرده و انرژی خودش را بالا میبرد. او حتماً برنامههای خود مراقبتی را در برنامههای روزانه خود قرار میدهد و زندگی پر از مفهومی برای خود و دیگران میسازد. در حالی که سعی میکند، هرگز خودش را با بقیه مقایسه نکند. او پیروزیهای دیگران را به معنای شکست خود نمیداند و خوب میداند در زندگی همه فرصت دارند پیشرفت کنند. فقط مسیر رسیدن هر آدمی با بقیه فرق میکند و به قولی هیچ الگوی یکسانی برای همه وجود ندارد. پس همه سفر قهرمانی خودشان را دارند.
10 تفاوت خودخواهی و خود دوستی
برای درک عمیقتر برای رسیدن به تفاوت خود دوستی و خود دوستی میتوان گفت که هر دو این ویژگیهای رفتاری و اخلاقی روی زندگی روزمره تأثیر میگذارند. فرد خودخواه چون به دنبال تائید و تحسین دیگران است. ساعتها روی یک پروژه وقت میگذارد و تنها فکری که حول محور ذهنیاش میچرخد، توجههایی است که از بقیه میگیرد. اما فردی که خودش را دوست دارد. نفس یک کار برای او مهم است. یعنی فقط برای دستهایی که برای پروژه او بالا میآید و دست میزنند، کار نمیکند. او تمام تلاش خود را میکند و هنگامی که مورد تحسین قرار میگیرد، از بقیه سپاسگزاری میکند. پس در ادامه ۱۰ تفاوت خودخواهی و خود دوستی را با هم مرور میکنیم. از آنجایی که این دو مفهوم متفاوت تأثیر زیادی روی روابط فردی و اجتماعی میگذارند. بهتر است با فرقهای کلیدی آن به خوبی آشنا شوید.
تعریف
خودخواهی: فرد خود خواه روی خواستهها و نیازهای خودش بیش از اندازه تمرکز میکند. تا جایی که افراط گونه، تنها خودش را در نظر میگیرد و به بقیه آسیب میرساند. این در حالی است که تحت هر شرایطی، تنها به منفعت خودش فکر میکند و همه را نادیده میگیرد. فرد خودشیفته از حس نو دوستی، همیاری و همدلی با دیگران برخوردار نیست.
خوددوستی: فردی که خودش را دوست دارد، به خودش احترام میگذارد. نسبت به خودش منفی بافی نمیکند و در سرش نشخوارهای فکری، برای خطاهایی که کرده، راه نمیاندازد. او نیازهای خودش را در نظر میگیرد. خواستههایش را بازگو میکند، این در حالی است که به دیگران آسیب نمیرساند.
نگرش به دیگران
خودخواهی: یکی از نکتههای مهم در تفاوت خودخواهی و خود دوستی در نگرش به دیگران خلاصه میشود. زیرا فرد خود خواه از دیگران پلی برای موفقیتهای و دستاوردهای خود، میسازد. گویی بقیه وسیلهای هستند که باید او را در رسیدن به خواستهاش کمک کنند. به همین خاطر هنگامی که دوستانش به او کمک نمیکنند یا سرویس نمیدهند، به سرعت به آنها خورده گرفته و تحقیرشان میکند. این در حالی است که در نگرش آنها، احساسات و نیازهای بقیه مهم نیست و تنها خودشان اهمیت دارند.
خود دوستی: فردی که خودش را دوست دارد؛ به همان اندازه به دیگران هم عشق و انرژی میدهد. روحیه کار تیمی دارد و از نقطه ضعفهای بقیه، پلههای موفقیت برای خودش نمیسازد. بلکه سعی میکند به همت رفاقت و دوستی که دارد، به بقیه کمک کند و خودش هم رشد کند. در نگرش این افراد، مردم هم احساسات و نیازهای خودشان را دارند و باید به آنها احترام گذاشت. پس سعی میکنند، تعادلی بین نیازهای خود و دیگران برقرار کنند.
تأثیر بر روابط
خودخواهی: خود خواهی روی روابط بین فردی تأثیر منفی میگذارد. زیرا دیگران چون حس میکنند نادیده گرفته شدهاند و از آنها چشم پوشی شده است، به احتمال قوی درگیر تنش و درگیری با فرد خودخواه میشوند.
خوددوستی: خود دوستی روی روابط بین فردی تأثیر مثبت میگذارد. خود دوستی به تقویت روابط سالم و مثبت، کمک شایانی میکند. زیرا به نیازهای دیگران توجه میکنند و آنها را نادیده نمیگیرند.
احساسات و عواطف
خودخواهی: خشم، حسادت و ناامیدی زیادی که فرد خودخواه تجربه میکند، بخش بزرگی از آن به علت تمرکز بیش از حد بر روی خودش است. این احساسات منفی در فرد خودشیفته یا خودخواه هربار شعله ورتر میشوند.
خوددوستی: فرد خود دوست معمولاً احساسات مثبتتری نسبت به بقیه دارد. به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند و احساسات و عواطف او با خودش و دیگران معمولاً سالم و مثبت است.
تصمیمگیری
خودخواهی: یکی دیگر از نکتههای مهم در تفاوت خودخواهی و خود دوستی تصمیمگیری است. یعی فرد خودخواه در هر ماجرایی برای تصمیمگیری، اول نفع خودش را در نظر میگیرد. این در حالی است عواقب و نیازهای بقیه را در نظر نمیگیرد و احتمالاً به آنها آسیب میزند.
خوددوستی: فرد خود دوست با توجه به نیازها و تصمیمهای بقیه به دیگران توجه میکند، پس از آن تصمیمگیری میکند و سعی میکند تعادل را برقرار میکند.
مراقبت از خود
خودخواهی: فرد خودخواه چون فقط به خودش توجه میکند، احتمالاً به دلیل عدم توجه به دیگران، سلامتی و رفاه دیگران را به خطر می اندازد.
خود دوستی: فرد خود دوست از خودش به نحوی مراقبت میکند که روی بهبود زندگی دیگران نیز تأثیر میگذارد.
احساس مسئولیت
خودخواهی: خودخواه ها تنها به منافع شخصی خود فکر میکنند. آنها زیر بار مسئولیت نمیروند و مسئولیتهای اجتماعی و فردی را به عهده نمیگیرند و در صورت توان، آن را به گردن بقیه میاندازند.
خود دوستی: فرد خود دوست دوست دارد در جامعه مفید باشد. احساس مسئولیت بیشتری نسبت به بقیه دارند. این در حالی است که آنها وظیفه خودشان را انجام میدهند و در این باره احساس مسئولیت میکنند.
پاسخ به انتقاد
خودخواهی: فرد خودخواه موقعی که زیر تیغ انتقاد قرار میگیرد، واکنش خیلی تندی از خودش نشان داده و از کوره در میرود. چون انتقاد را به عنوان حملهی دیگران به خودش برداشت میکند و به شدت عصبانی و خشمگین میشود.
خود دوستی: افراد خود دوست موقعی که به آنها انتقاد میشود، از آن به عنوان فرصتی برای یادگیری و بهبود خودشان استفاده میکنند. آنها عصبانی نشده و به آرامی با خودشان حرفهای منتقد را حل و فصل میکنند.
مشارکت و همکاری
خودخواهی: فرد خود خواه در فعالیتهای گروهی و تیمی شرکت نمیکند. او دستاورهای تیمی را دوست ندارد. زیرا تمرکز بقیه از او گرفته میشود. بنابراین خیلی کم با دیگران مشارکت و همکاری میکنند.
خوددوستی: فرد خود دوست در فعالیتهای گروهی و تیمی مشارکت میکند. زیرا دوست دارد همه با هم پیشرفت کنند و نتیجه بگیرند.
تأثیر بر جامعه
خودخواهی: در تفاوت خودخواهی و خود دوستی تأثیر بر جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا خودخواه ها چون فقط به منافع شخصی خودشان توجه میکنند، تأثیرات منفی در جامعه دارند و موجب ایجاد فرهنگی منفی و رقابتی در جامعه میشوند.
خود دوستی: افرادی که خود دوست هستند، چون به دیگران به اندازه خودشان احترام میگذارند و روحیه همدلی و همکاری دارند، در جامعه فضایی مثبت و همکارانه به وجود میآورند.
در نهایت…
در این مقاله درباره تفاوت خودخواهی و خود دوستی با هم گفتگو کردیم. افرادی که خودشان را دوست ندارند میتوانند با ایجاد یک سبک زندگی مثبت و آشنایی با نقاط ضعف و قوت خود، خودشان را پذیرفته و دوست داشته باشند. ایجاد کردن یک حس آرامش درونی که از خود دوستی نشأت میگیرد، به شما یاد میدهد فارغ از هر قید و شرطی خودتان را برای آنچه که هستید، دوست داشته باشید.
هنگامی که افکار مثبت و سالمی نسبت به خودتان دارید، کیفیت زندگی شما بالا میرود و با حس بهتر و خوبی زندگی میکنید. پس تا میتوانید به خودتان عشق بورزید و عزت نفس و اعتماد به نفس را در وجود خود بالا ببرید. اما دقت کنید که عزت نفس و اعتماد به نفس بیش از حد شما منجر به خود خواهی و خود شیفتگی نشود. زیرا خودشیفتگی بیش از حد تمام دوستانتان را از شما میگیرد. روابط اجتماعی و بین فردی شما را با سایرین خراب میکند و میزان رضایت از زندگی را در وجود شما کاهش میدهد. پس برای اینکه یک مانع بزرگ در مسیر رشد شخصی و فکری خود قرار ندهید و بین نیازهای خود و دیگران تعادل ایجاد کنید. لازم است اول شخصیتی قدرتمند از خود بسازید.